چگونگی و چرایی نهضت امام حسین(ع)
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۱۷۸۴۷
با تمام اینها اما این واقعه آنچنان بزرگ و باعظمت است که همچنان میتوان پیرامون آن تحقیق و بررسی کرد و درباره امام حسین و نهضت قیام عاشورا نوشت. کتاب «چگونگی و چرایی نهضت امام حسین(ع)» نوشته سید علی گرامیان، به موضوعاتی مانند مقام و شخصیت امام حسین (ع)، روز خونین عاشورا، آغاز قیام امام حسین (ع)، صفات و خلقیات مردم کوفه، مرگ معاویه، به حکومت رسیدن یزید و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معرفی مقام و شخصیت امام حسین (ع): حضرت اباعبدا..الحسین در روز پنجشنبه سوم شعبانالمعظم سال چهارم هجرت در مدینه منوره متولد شدند. مادرشان فاطمه زهرا سیدة النساءالعالمین، پدرشان حضرت علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین، جدشان حضرت محمد رسول خدا و خاتم النبیین، جدهشان حضرت خدیجه کبری، برادرشان حضرت امام حسن مجتبی(ع)، فرزندانشان ۹ تن یکی بعد از دیگری پیشوایان مسلمانان، انتخاب شده از ناحیه خداوند سبحان، آخرینشان حضرت بقیها... صاحب الامر امام زمان (عج) که خداوند به وسیله ظهور ایشان جهان را پر از عدل خواهد فرمود. هیچکس در عالم از چنین نسب شریف و عزیزی برخوردار نیست، همانگونه که در مقام شهادت هیچکس از چنان مقام و جایگاهی که حضرت حسین (ع) دارد، برخوردار نیست.
کتاب چگونگی و چرایی نهضت امام حسین (ع) مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای افرادی که میخواهند هدف اصلی قیام امام حسین (ع) را بدانند، مناسب است. همانطور که میدانید امام برای به دست آوردن حکومت قیام نکرد، همچنین شهادت هم برای او مقصود نبود. پس غرض امام از قیام چه میتواند باشد؟ این کتاب در پی آن است که به این چرایی پاسخ دهد.
در بخشی از کتاب چگونگی و چرایی نهضت امام حسین (ع) میخوانیم:خطبههای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و دیگر گفتههای اهل بیت، بذر آگاهی در میان مردم پاشید تا آنجا که بسیاری یزید را لعنت میکردند و از او و کارهایش تبری میجستند. یزید تصمیم گرفت اسرا را آبرومندانه به مدینه برگرداند. یزید دستور داد محملهای زرنگار آماده کنند، زینب فرمود ما عزادار و مصیبت زدهایم، محملهای ما را سیاهپوش کنید، کاروان اهل بیت به سمت مدینه حرکت کرد، سر دو راهی مدینه و کربلا راه کربلا را انتخاب کردند. زمانی به کربلا رسیدند که جابر بن عبدا... انصاری همراه رفیقش عطیه عوفی، در حال زیارت قبر ابی عبدا... بودند و این به روز اربعین امام حسین(ع) بود.
عطیه میگوید وقتی به کربلا رسیدیم، جابر با آب فرات غسل کرد و ردایی به دوش انداخت که به شکل افراد محرم درآمد و با قدمهای کوچک به سمت قبر مطهر ابی عبدا... حرکت کرد. در راه همواره زبانش به ذکر خدا مشغول بود، وقتی به قبر ابی عبدا... رسید خود را به روی قبر انداخت و بیهوش شد، چون بههوش آمد سه مرتبه از پرده دل فریاد کشید «حَبِیبِی یا حُسَینُ» اما جوابی نشنید، گفت «حَبِیبٌ لَا یجِیبُ حَبِیبَهُ» آنگاه گفت، چه توقع جواب داری از کسی که تنش زیر خاک و سرش را چهل منزل بر نیزه کردند و دیار به دیار گرداندند. ناگاه صدای زنگ کاروان بلند شد فرمود، عطیه ببین چه خبر است؟ عطیه رفت و برگشت، گفت آقا کاروان حسینی وارد شدند. (اکنون که این مطالب را مینویسم، نیمه شب اربعین است، از روز عاشورا شروع کردهام و اکنون که سپیده دم اربعین است به بیان اربعین شهیدان کربلا رسیدهام.)
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: عاشورا زائرا امام حسین امیر علوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۱۷۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور محبوسی که خاموش نشد
هر چند تقویمها را ساختهاند تا به ما سال و ماه را یادآوری کنند تا زمان را از دست ندهیم اما این، همه فایده خطکشی سال و ماه نیست. گاه همین خط و نشانهها به ما کمک میکند سری به روایتهای بهجامانده از حوادث و اشخاص در تاریخ بزنیم. وقایع و اشخاصی که برای ما عبرتها و یادآوریهایی با خود دارند. در این میان میتوان مدعی شد تقویم شیعه برای ما بچه مسلمانها، سراسر ذکر و یادآوری است. به همین دلیل بر آن شدیم در مجموعه نوشتههایی، برخی از این یادآوریها و ذکرها را بیاوریم.
مناسبتهای ماه شوال را که مرور میکنی، در برخی روزها بیشتر از بقیه ممکن است مکث کنی. یکی از این روزها، سالروز دستگیری امام کاظم(ع) توسط هارون عباسی است. آنطور که شنیدهایم و میدانیم، آغاز امامت ایشان همزمان با دوران استقرار و ثبات خلافت عباسیان است. سلسلهای که دارای حکام مستبدی بود و به حکومتدارای همراه با خفقان و تهدید و بگیر و ببند، مشهور بودند. طبیعی است در چنین شرایطی، شخصیتی مانند امام موسی کاظم(ع) روز خوش نداشته باشد. بنا به روایتهای تاریخی، علت اصلی اسارت و زندانی کردن امام موسی کاظم(ع)، شهرت امام و دسترسی شیعیان به ایشان و توجه بیسابقه مردم به آن حضرت است. حضرت موسی بن جعفر(ع) در طول دوران امامتش بارها از طرف خلفای عباسی احضار و زندانی شد. در مورد مدت زندانی بودن امام(ع) گزارشهای مختلفی وجود دارد که میتوان گفت مدت آخرین اسارت منتهی به شهادت ایشان چهار تا پنج سال و مجموع اسارت ایشان در دوران زندگیشان، بین 10 تا 12سال است. اگرچه در بسیاری از موارد، امام(ع) در خانه برخی از افراد، محصور و تحت نظر بودند؛ اما در مواردی حکومت عباسی به شکنجه ایشان در زندانهایی مخوف و سیاهچالها میپرداختند که در زیارتنامه حضرت به این موضوع اشاره شده است. بر اساس گزارشی دیگر، هارون گاهی برای تفریح به پشتبامی میرفت که مشرف به زندان بود. روزی به ربیع گفت این پارچه چیست که هر روز آن را داخل زندان میبینم؟ ربیع گفت: پارچه نیست! موسی بن جعفر است که پس از فجر تا هنگام نماز ظهر به سجده میرود. هارون گفت: او از راهبان بنیهاشم است! ربیع از او پرسید: پس چرا در زندان بر وی سختگیری میکنی؟ هارون گفت: چارهای نیست!
نخستینبار امام در زمان خلافت مهدی عباسی از مدینه به بغداد تبعید شد که زمان دقیق آن ذکر نشده است. اما دومین بار به وسیله هارون در ۲۰شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و ۷ ذیالحجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. نفوذ معنوی امام کاظم(ع) در دستگاه حاکم بهحدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین وزیر دولت عباسی، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر(ع) بودند و به دستورات ایشان عمل میکردند. هارون سرانجام در سفری که در سال 179 به خانه خدا رفت، از عظمت معنوی امام و احترام خاصی که ایشان در بین مردم داشت بیش از پیش آگاه شد. او پس از بازگشت به مدینه و زیارت مرقد پیامبر(ص) تصمیم گرفت موسی بن جعفر(ع) را دستگیر و زندانی کند. به دستور هارون در زمان انتقال آن حضرت از مدینه به بصره، کجاوههایی در مسیر همراه با کجاوه امام حرکت کردند تا در طول مسیر از راههای مختلف مسیر خود را تغییر دهند و به این ترتیب مردم ندانند امام را به کجا و با کدام کجاوه بردند. این سیاست برای مأیوس کردن مردم و بیخبری از تبعیدگاه امام(ع) بود، سیاستهایی که نشاندهنده ترس حاکمان مستبد از نور و عظمت این امام بزرگوار بود؛ ترسی که به شهادت ایشان منجر شد. اما تاریخ گواه معتبری برای شکست استبداد و باقی ماندن نور است.
زهره هاشمی